داوطلب ایرانی سفر به مریخ: دوست دارم نوع مرگم را خودم انتخاب کنم





























نگاهی به فراسوی آسمان

اینجا دیگر آخر خط است... نفست را حبس کن و از 10 بشمار، به یک که برسی لرزشی شدید همه جا را در بر می‌گیرد و تو از زمین کنده خواهی شد.

از زمین، کوه‌هایش، از دریاها و رودهایش، از تمامی کوه‌های یخی در حال ذوب،‌ از کشورهایی که هنوز آرزوی دیدنشان را داری، از همه اخبار خوب و بد، جنگ‌ها و صلح‌ها، سازمان‌های بین‌المللی، حقوق بشر و ناقضانش، از همه کسانی که هنوز ملاقات نکرده‌ای و همه آنها که می‌شناسی، از دوستانت و اعضای خانواده‌ات لحظه به لحظه دورتر خواهی شد.

می‌توان چنین تجربه‌ای را با مرگ مقایسه کرد،‌ رفتن از زمین زیبا و دوست‌داشتنی، ‌نوعی مردن است اگر بدانی که برگشتی در کار نیست...

اینها بخشی از مقدمه یک داستان علمی-تخیلی نیست، فصل آخر داستان زندگی زمینی افرادی است که ممکن است در مرحله نهایی برنامه Mars-One پیروز شده و بلیتی یک‌طرفه به سوی مریخ به دست آورند،‌ فصلی که صفحه آخر آن 10 سال دیگر بسته خواهد شد، و آغازگر فصلی جدید از داستان زندگی پیشگامان بشر در سیاره مریخ خواهد بود.

پروژه Mars-One توسط سازمانی به همین نام با هدف استقرار بشر بروری سیاره سرخ با استفاده از ترکیبی از تکنولوژی‌های موجود و قابل استفاده در سرتاسر جهان آغاز به کار کرده‌است. این سازمان قصد دارد ماجراجویی چندین ساله خود را از طریق نمایش برنامه‌ای تلویزیونی از تمامی لحظات این پروژه با تمامی جهان به اشتراک بگذارد.

با وجود اینکه استفاده از تکنولوژی‌های روز جهان می‌تواند تا حدود زیادی از خطرات موجود در این پروژه بکاهد، اما هرگز قادر نخواهد بود تمامی خطرات را حذف کند. Mars-One با آگاهی از تمامی این خطرات و دشواری‌ها و با آگاهی از این‌که تلاش‌های بزرگ، به ویژه اکتشافات فضایی خطراتی از قبیل از دست دادن زمان،‌ منابع و گاه جان انسانها را در بر می‌گیرد، قصد دارد پناهگاهی برای اقامت انسان در مریخ بنا کند. چالش اصلی در شناسایی خطرات موجود در تمامی مراحل این ماموریت 10 ساله است، از انتخاب فضانورد در دوره‌های آموزشی گرفته تا ارسال فضانورد به مریخ.

یکی از مطرح‌ترین خطرات در این ماموریت از دست رفتن جان انسان‌هایی است که برای چنین سفری داوطلب شده‌اند، مریخ محیطی بی‌رحم است،‌جایی که اتفاق یا خطایی بسیار کوچک می‌تواند منجر به فاجعه‌ای بزرگ،‌مجروح شدن و حتی مرگ انسان شود. برای اینکه جان انسان در چنین محیطی به خطر نیافتد تمامی تجهیزات و سیستم‌ها باید به دقت کار کنند، در غیر این‌صورت جان انسانی به خطر خواهد افتاد.

با وجود تمامی این خطرات، بر اساس آخرین آماری که توسط این سازمان منتشر شده بیش از 78 هزار نفر تاکنون برای رفتن به مریخ داوطلب شده‌اند، البته این آمار در تاریخ هفتم می منتشر شده و مطمئنا این تعداد تا به امروز افزایش یافته‌است. زیر و رو کردن لیست داوطلبان باعث می‌شود به اطلاعات جالبی دست پیدا کنید: بیشتر این داوطلبان،‌یعنی 17 هزار و 324 نفر از آنها آمریکایی هستند، 10 هزار و 241 نفر از آنها چینی، سه هزار و 581 نفر از آنها بریتانیایی و بقیه از کشورهایی مانند روسیه،‌برزیل،‌ مکزیک، کانادا، کلمبیا، آرژانتین و هندوستان هستند. البته تا تاریخ گفته شده، پنج ایرانی نیز در میان داوطلبان دیده شدند،‌ پنج مرد که هریک انگیزه‌های متفاوتی را برای رفتن به این سفر بی‌بازگشت، در فایل ویدیویی که برروی اینترنت بارگذاری کرده‌ بودند،‌ مطرح کرده‌اند.

سیاوش ژندرزمی، 48 ساله و ساکن نیوزیلند یکی از این پنج نفر است. این مهندس IT در پاسخ به اینکه بزرگترین آرزوی دوران کودکی‌اش چه بوده می‌گوید: بزرگترین آرزویم این بود که خلبان جت جنگنده باشم. پدرم مهندس نیروی هوایی بود و از این رو ما همیشه در نزدیکی جنگنده‌های F4 و F5 و 14 Tomcats بوده‌ایم. رویای رد سوخت موتور جت در دنباله آن در حین پرواز و رویای پرواز همیشه با من خواهند بود.

وی برای ترک خانواده‌ چهار نفره‌اش در نیوزیلند و رفتن به سفری همیشگی به مریخ دلایل خاص خودش را دارد که شنیدنشان خالی از لطف نیست...البته به قول او ممکن است در آینده راهی برای بازگشت پیدا شود:

چه مدتی از ایران دور بوده اید؟

من ایران را حدود 26 سال پیش ترک کردم البته در این سالها چهار یا پنج بار به ایران سفر کرده‌ام زیرا مادر و پدر و برادرانم به همراه خانواده‌هایشان در ایران ساکن هستند. اما من در اینجا تشکیل خانواده دادم و اکنون یک پسر و دو دختر دوقلو دارم.

چطور با برنامه Mars-One آشنا شدید؟

من همیشه اخبار مربوط به هوانوردی و فضا را دنبال می‌کنم و اولین بار درباره برنامه Mars-One در اینترنت اطلاعاتی به دست آوردم و اکنون چند ماهی هست که مراحل مختلف آن را پیگیری کرده و در آن ثبت نام کردم.

چه انگیزه‌ای باعث ثبت نام شما در چنین برنامه‌ای شد؟

من این برنامه را برای خودم یک فرصت می‌دانم و کنجکاوی اولین انگیزه من بود، کنجکاوی برای یافتن پاسخ سوال‌هایی که همواره در ذهنم بوده‌اند: چرا اینجا هستیم؟ هدف از زندگی چیست؟ فرصتی برای یافتن جایگاهی که در این جهان دارم. این پاسخ‌ها می‌توانندبه من کمک کنند تا خود را بهتر بشناسم. دوست ندارم پیش از اینکه پاسخ‌هایم را بیابم از این دنیا بروم، در عین حال چنین فرصتی این احساس را در من به وجود خواهد آورد که کنترل بیشتری برروی زندگی‌ و مرگم دارم، زیرا خودم انتخاب می‌کنم که باقی‌مانده عمرم را چگونه زندگی کنم و همچنین چگونه به آن خاتمه دهم.

ثبت نام در این برنامه برای شما هزینه مالی در بر داشت؟

تاکنون که هزینه چندانی نداشته‌است. تنها برای ثبت نام 30 دلار استرالیایی پرداخت کردم و دیگر هزینه‌ای نداده‌ام، البته احتمالا در ادامه راه باید از جانم هزینه کنم...

خیلی‌ها ترک کردن همیشگی زمین برای زندگی برروی مریخ را تصمیمی بسیار شجاعانه و عده‌ای نیز آن را عجیب و غیر عادی می‌دانند...نظر شما درباره چنین تصمیمی چیست؟

عجیب بودن چنین تصمیمی از سوی دیگران برای من قابل درک است، اما من هم برای خود دلایلی دارم، زمانی که متولد می‌شدیم کسی از ما نپرسید که اصلا می‌خواهیم به این دنیا بیاییم یا نه؟ و فکر نکنم کسی قرار باشد از ما بپرسد که می‌خواهیم بمیریم یا نه... ممکن است فردا درحالی که می‌خواهم روزنامه‌های صبحم را از آن طرف خیابان بردارم،‌در اثر یک حادثه بمیرم...من چنین مرگی نمی‌خواهم...من می‌خواهم روی روندی که در نهایت منجر به پایان زندگی‌ام می‌شود،‌ کنترل داشته باشم. می‌خواهم مرگم هدفی در پی داشته باشد، ارزشمند و پرمحتوی باشد،‌این مهمترین عاملی است که باعث شده من به این نتیجه برسم که می‌خواهم شانسم برای رفتن به مریخ را امتحان کنم...احتمالی که بسیار امکان‌پذیر است و من به خوبی از حقیقت و جنبه‌های مختلف آن آگاهی دارم...

پس خانواده‌تان چه می‌شود؟

من زندگی خوبی دارم و از آن‌چه که دارم راضی هستم. درآمد بسیار خوبی دارم و به چیز خاصی در زندگی احتیاج ندارم،‌ مگر اینکه از آرامش، آسایش و موفقیت خانواده‌ام مطمئن باشم؛ و در صورتی که بتوانم به مریخ بروم،‌ مطمئنم که Mars-One از تمامی جهات از خانواده‌ام نگهداری خواهد کرد و بیمه عمر خوبی برای آنها فراهم خواهد کرد. فرزندان من هنوز کوچکند،‌ اما زمانی که این برنامه به مراحل نهایی خود برسد، آنها دهه دوم زندگی خود را آغاز کرده‌اند. مطمئنم اگر قرار به رفتن من باشد،‌آنها ارزش کار من را نه تنها برای خود،‌ بلکه احتمالا برای کل بشریت درک خواهند کرد. من دوست ندارم در تختم از دنیا بروم،‌دوست دارم فرزندانم،‌ خانواده‌ام و دوستانم من را انسانی به یاد بیاورند که برای همه کار بزرگی انجام داده‌است،‌ دست کم مطمئنم فرزندانم دوست دارند من را اینگونه به یاد بیاورند...

درصورتی که رفتنتان قطعی شود ارتباط خود را با زمین و با خانواده و دوستان حفظ خواهید کرد؟

قطعا در تماس خواهم بود، و البته تمامی برنامه به صورت زنده پخش خواهد شد و خانواده‌ام من را خواهند دید و چه کسی می‌داند؟ شاید روزی فرزندانمان راهی برای بازگشت ما به زمین ابداع کردند...من دوران سربازی‌ام در ارتش را در اوایل دهه 60 در کردستان بودم، یعنی در میانه جنگ ایران و عراق من جایی بودم که مرگ یک واقعیت قابل لمس بود و هر روز آن را به چشم می‌دیدی...من از آن روزها بازگشتم و مطمئنم می‌توانم راهی برای بازگشت از مریخ نیز پیدا کنم...بادنجان بم که آفت ندارد!

شانس موفقیت خودتان را از میان هزاران داوطلبی که تاکنون ثبت نام کرده‌اند چگونه می‌بینید؟

خوب به نظر مسئولان این برنامه در جستجوی افرادی هستند که روشنفکر بوده و از فیزیک بدنی سالم و قوی برخوردار باشند...من هردو این ویژگی‌ها را دارم با این همه سنم می‌تواند مشکل‌آفرین باشد. من اکنون 48 سال دارم و در زمان اتمام این برنامه، 58 ساله خواهم بود. اما افراد جوان از تجربه کافی برخوردار نیستند و شاید نگاهی رویاگونه به این جریان داشته‌باشند. به نظر من حضور در چنین برنامه‌ای بسیار دشوار است و بسیاری، واقعیت‌های آن را نادیده گرفته‌اند. یک مثال برایت می زنم...تصور کن یک یا دو نفر از اعضا در مریخ مریض شده و یا جانشان را از دست بدهند، با چنین شرایطی باید چه کرد؟ افراد بی‌تجربه در چنین شرایط چه می‌کنند؟ در پاسخ به سوالت باید بگویم که درحال حاضر شانس موفقیتم را 50-50 می‌دانم... و با وجود شرایط سنی‌ام از آنجایی که همواره بدنم را متناسب و سالم نگه داشته‌ام، اگر بتوانم از مرحله اول که یک مصاحبه است عبور کنم، پس از آن شانسم افزایش یافته و 80 درصد مطمئن خواهد شد که به مریخ خواهم رفت.

زندگی در سیاره‌‌ای دیگر مانند مریخ را چگونه می‌بینید؟

به نظرم آنچه در این ماموریت مطرح است زندگی‌کردن نیست،‌بلکه زنده ماندن است. باید به همراه سه نفر دیگر برای هفت ماه در یک محفظه کوچک زندگی کنی در شرایطی که تشعشعات کیهانی و دیگر دشواری‌ها و خطرات نیز وجود دارد...اگر از این مرحله جان به در ببرم، می‌توانم بگویم زندگی روی مریخ برایم ساده‌تر خواهد بود. من در شرایط سخت زندگی کرده‌ام و معنی زندگی در شرایط سخت را به خوبی می‌دانم. درحال حاضر نیز درحال مطالعه روی مریخ هستم،‌ می دانم که میزان اکسیژن در آن بسیار کم بوده و 95 درصد از هوای آن از دی‌اکسید کربن و متان تشکیل شده‌است. به علاوه هشت سال پیش از آغاز ماموریت ما دوره‌های تمرینی دشواری را پشت سر گذاشته‌ایم و به اندازه کافی آمادگی خواهیم داشت.

فکر کنید یکی از فینالیست‌ها باشید...در مدت زمانی که برای زندگی در زمین وقت دارید چه کارهایی خواهی کرد؟

سوال خیلی خوبی است...تا جایی که بتوانم در کنار خانواده‌ام خواهم ماند و از هر لحظه‌ از بودن در کنار کسانی که دوستشان دارم لذت خواهم برد...و البته تا حدی که جا داشته باشم روی زمین فالوده می‌خورم...فکر نکنم فالوده‌های مریخی به خوشمزگی فالوده‌های زمینی باشد! و البته از خورش‌ فسنجان خاله‌ام هم غافل نمی‌شوم...خاله‌ای دارم که بهترین فسنجان‌های دنیا را می‌پزد، باور کن که خطر مرگم در اثر پرخوری فسنجان بر روی زمین بیشتر از خطر مرگم در مریخ تحت تاثیر تشعشعات کیهانی است...

اگر اجازه داشته باشید چند فیلم با خود به مریخ ببرید، آن فیلمها چه خواهند بود؟

من عاشق رابرد دنیرو و آل پاچینو هستم. فیلم Heat که هردو در آن بازی می‌کنند را حتما با خودم خواهم برد. فیلم‌های Snatch و چند فیلم از بروس ویلیس را نیز می‌برم.

تا‌به‌حال آخرین لحظه‌ای که روی زمین خواهید بود را تصور کرده‌اید؟ می‌توانید آن را توصیف کنید؟

فکر کنم بسیار احساساتی می‌شوم...البته در درونم...و کسی متوجه آن نخواهد شد زیرا دوست ندارم کسی از احساساتم با خبر شود. خیلی نگران خواهم بود و تنها چهره فرزندانم را تصور خواهم کرد،‌اما احتمالا باید از آموزش‌هایی که دیده‌ام نیز استفاده کنم و بر کارهایی که حین پرواز باید انجام دهم نیز متمرکز خواهم شد...به یاد دارم اولین باری که برای سربازی خانه را ترک می‌کردم، به مادر و پدر و برادرانم نگاه کردم و در آن زمان می‌دانستم که شاید دیگر هرگز بازنگردم...آن دوران نقطه اوج جنگ ایران و عراق بود و تنها چیزی که توانست مرا از مرگ نجات دهد خانواده‌ام بودند...همین احساس را در زمان جدا شدن از زمین نیز خواهم داشت.

جالب‌ترین خبر فضایی که طی سال گذشته خواندید چه بوده‌است؟

خبر فرود کاوشگر کنجکاوی بر روی سیاره مریخ جالب‌ترین خبری بود که طی سال گذشته خواندم. کنجکاوی یکی از پیشرفته‌ترین تجهیزات فضایی است...من واقعا دوست دارم به مریخ رفته و کنجکاوی را آنجا از نزدیک ببینم...

الهام‌بخش‌ترین شخصیت فضایی که می‌شناسید کیست؟

خوب کسی که در نظر دارم چندان هم الهام‌بخش نیست...بلکه تنها با وی احساس همزاد‌پنداری دارم...شخصیت آقای اسپاک در مجموعه جنگ‌های ستاره‌ای که فکر نکنم شما او را به یاد بیاورید...

اگر یکی از فینالیست‌ها باشید، بیشتر از همه برای چه‌چیز برروی زمین دلتنگ خواهید شد؟

اینکه بتوانم دوباره فرزندانم را در آغوش گرفته، ببوسم و آنها را حس کنم بیشترین دلتنگی‌ام خواهد بود. من عادت دارم که هرشب پیش از خواب فرزندانم را ببوسم و هر روز پس از بازگشت به خانه آنها را در آغوش بگیرم، به همین خاطر تا زمانی که اینجا هستم از تمامی لحظاتم استفاده می‌کنم،‌این دشوارترین بخش ماجرا است اما می‌گویند نابرده رنج گنج میسر نمی‌شود...

چند ایرانی دیگر نیز در این برنامه ثبت نام کرده‌اند، ایا با آنها در تماسید؟

نه...با آنها تماسی ندارم، فقط می‌دانم یکی از آنها نیز مانند من ساکن نیوزیلند است. واقعیت این است که زیاد به وب‌سایت Mars-One سر نمی‌زنم. باید از این پس بیشتر این کار را انجام دهم.

واکنش خانواده‌تان پس از باخبر شدن از این تصمیم چه بود؟

همسرم همیشه پشتیبان من بوده‌است، زیرا من را خوب می‌شناسد. یکی از دو قلوها، نیره، کمی نگران است. پدر و مادر و دوستانم نیز من را به خوبی می‌شناسند، من نمی‌توانم به زمان و مکان محدود باشم...و هرگز بدون فکر تصمیم نمی‌گیرم...آنها نیز دلتنگ من خواهند شد،‌اما می‌دانند که این سیاوش است، آنها از من حمایت می‌کنند،‌مهم نیست که چه تصمیمی بگیرم.

حال تصور کنید که در مسیر رفتن به مریخ هستید، اگر ناگهان احساس شدید پشیمانی کنید چه خواهید کرد؟

خوب اگر واقع‌گرایانه به این موضوع نگاه کنیم، زمانی که دیگر زمین را ترک کرده‌ای، دیگر برای پشیمانی دیر شده‌است. من یک هدف دارم و داشتن یک هدف من را از پشیمان شدن باز خواهد داشت. من این سفر را، اگر عملی شود، یک ماموریت می‌دانم، کاری که باید انجام شود...و همیشه و هنوز به آن فکر می‌کنم که اگر پشیمان شوم چه می‌شود...اما روح و ذهن قوی تنها شانسی است که دارم،‌من از نظر روحی روی خودم بسیار کار کرده‌ام و فکر می‌کنم برای ماموریت آمادگی دارم. من به خودم اجازه پشیمان شدن نخواهم داد. پشیمانی زمانی به وجود می‌آید که گزینه‌ بهتری نیز وجود داشته باشد.

همشهری


نوشته شده در سه شنبه 4 تير 1392برچسب:,ساعت توسط احسان|


آخرين مطالب
Design By : Pars Skin